بهداشت عمومی
بهداشت عمومی

بهداشت عمومی

مهارتهای زندگی

مهارتهای زندگی یعنی :

توانایی انجام رفتارسازگارانه ومثبت به گونه ای که فردبتواندبا ضروریات زندگی روزمره کناربیاید.

بطورکل مهارتهای زندگی عبارتنداز توانایی هایی که منجربه ارتقای بهداشت روانی افرادجامعه ، افزایش سلامت ورفتارهای سلامتی  درسطح جامعه می گردد . مهارت زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی وهم به صورت ابزاری درپیشگیری ازآسیبهای روانی- اجتماعی نظیر اعتیاد- خشونتهای خانگی واجتماعی –آزار کودکان –خودکشی-ایدزوموارد مشابه قابل استفاده است. مهارتهای زندگی ابزاری قوی جهت توانمندسازی جوانان درابعاد روانی-اجتماعی است.این مهارت ها  به افرادکمک می کنندتا مثبت عمل کرده وهم خودشان وهم جامعه را ازآسیب های روانی-اجتماعی حفظ کرده وسطح بهداشت روانی خویش وجامعه را ارتقاء بخشند. مهارت تصمیم گیری یکی ازده مهارت اصلی زندگی است که بشرح آن می پردازیم.

مهارتهای زندگی یعنی :

توانایی انجام رفتارسازگارانه ومثبت به گونه ای که فردبتواندبا ضروریات زندگی روزمره کناربیاید.

بطورکل مهارتهای زندگی عبارتنداز توانایی هایی که منجربه ارتقای بهداشت روانی افرادجامعه ، افزایش سلامت ورفتارهای سلامتی  درسطح جامعه می گردد . مهارت زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی وهم به صورت ابزاری درپیشگیری ازآسیبهای روانی- اجتماعی نظیر اعتیاد- خشونتهای خانگی واجتماعی –آزار کودکان –خودکشی-ایدزوموارد مشابه قابل استفاده است. مهارتهای زندگی ابزاری قوی جهت توانمندسازی جوانان درابعاد روانی-اجتماعی است.این مهارت ها  به افرادکمک می کنندتا مثبت عمل کرده وهم خودشان وهم جامعه را ازآسیب های روانی-اجتماعی حفظ کرده وسطح بهداشت روانی خویش وجامعه را ارتقاء بخشند. مهارت تصمیم گیری یکی ازده مهارت اصلی زندگی است که بشرح آن می پردازیم.

مهارت تصمیم گیری

 مقدمه :

مهارت تصمیم گیری ازمهمترین مهارت هایی است که یادگیری آن نقش زیادی درکاهش استرس،افسردگی،اضطراب،آسیب های اجتماعی نظیرمصرف موادمخدر،سیگار،الکل،روابط نامشروع ومشکلات اقتصادی دارد.به زبانی دیگرتوسعه تصمیم گیری منطقی منجربه توسعه اقتصادی،اجتماعی،سیاسی وسلامت جسمی،روانی ومعنوی می شود.یک انسان سالم با تصمیم گیری هایی که مبتنی برخرد،تأمل ودانش است کمتردچار استرس ونگرانی می شودوبرشرایط زندگی خودحاکمیت دارد.

مادرهرلحظه نیازمندتصمیم گیری هستیم،برای باوربیشتراین مطلب،تمرینی پیشنهادمی شود :

چنددقیقه ای (3 تا 5 دقیقه)با خودخلوت کنیدوازخودسئوال کنیددوساعت اول امروز(ازهنگامی که هنوزدربستربودیدتا 2 ساعت بعد)چندتا تصمیم گرفتید.

پاسخ خودرا یادداشت کنید.ممکن است پاسخ شما 5 ،10 ویا حداکثر20 پاسخ باشد.

حالا با دقت بیشتری همین دوساعت را باهم مرورمی کنیم. وقتی که دربستربودیدچندبارتصمیم گرفتیدازبسترجدا شویدوگفتیدحالا چند دقیقه استراحت کنم واین تفکروعمل را احتمالاً‌ تکرارکردید.فرض می کنیم درتصمیم اول ازبسترجدا شدیدگام بعدی شما چیست،با چه کسانی ارتباط برقرارمی کنید،آیا اولین ارتباط شما با خداوندمتعال است وازاو به خاطرشروع یک روزخوب دیگرسپاسگذاری خواهیدکرد،یا با اعضای خانواده ارتباط برقرارمی کنیدوآنها را برای نمازویا برای رفتن به محل کار،مدرسه یا صبحانه دعوت می کنید.آیا صبحانه می خوریدیا نه واگرنه چرا اگربلی،چرا؟ چه لباسی می پوشید،با چه وسیله ای به محل کارخودمی روید:پیاده باموتور-با اتومبیل و.... ملاحظه خواهیدفرمودکه درطول این 2 ساعت تعدادبیشماری تصمیم گرفته ایدکه بدون توجه وآگاهی دقیق بوده اندنه متوجه بودیدکه هرلحظه درحال تصمیم گیری جدیدی هستیدونه متوجه بودیدکه این تصمیم گیری منطقی است یا غیرمنطقی ،یادگیری مهارت تصمیم گیری این کمک مؤثررا به ما خواهدکردکه آگاهانه ومسئولانه ترزندگی کنیم وچون انتخاب درهرتصمیم آینده ما را می سازدانتخاب های اصلح داشته باشیم.

 

عوامل مؤثردرتصمیم گیری

1-شخصیت فرد : شخصیت فردحاصل تعامل(وراثت)،(محیط)و(خود)است.عامل وراثت درهوش،استعدادوجنبه های دیگرشخصیت،فیزیک بدن وزیبایی تأثیرداردوازعواملی است که دراختیارمانیست .عامل محیط یعنی محیط قبل ازتولد(هنگام حاملگی) زمان تولدوبعدازآن،عاملی است که دراختیارما نیست.نحوه تربیت والدین،محیط آموزشی برنامه های صداوسیما،محل زندگی و.... دوستان شرایط محیطی هستندکه درشخصیت فعلی فردتأثیردارند.اما عامل سوم که عامل خوداست،عاملی انتخابی است بدین مفهوم که ما با آزادی وآگاهی وبا پذیرش محدودیت وتوانمندی های وراثتی ومحیطی حق انتخاب داریم.

 

درصورتی که این خود رشدیافته وبه مرحله خودآگاهی برسد،یعنی هرلحظه متوجه حالات،افکار،تصمیم ها،تردیدها،تهدیدها باشد.فردقادراست تصمیم بهتری درلحظه ها بگیرد.

2-عامل محیط : این عامل به وضعیت کنونی وشرایط فعلی محیط فردتوجه داردوبا شرایط محیط رشدفردکه درردیف قبل آمدتفاوت دارد.

3-عامل نظام ارزش ها : فهرست ارزشهای افرادبا هم متفاوت است واولویت ها نیزبا هم تفاوت دارد.سلامتی –پول-وجهه اجتماعی-رضایت خداوند-رضایت مردم-رضایت شخصی-صداقت-رفاه-زیبایی-هنر-قدرت ازارزش های مهم هستند.اگرفردی احساس کند که دراین تصمیم گیری درآمدخوبی نصیبش خواهدشدممکن است درتصمیمی که می گیردمصمم ترشود.دیگری ممکن است رضایت خداوند را بررضایت خودش ویا دیگران یا دستاورد مادی ترجیح دهد.فردسومی ممکن است رسیدن به قدرت وشهرت برایش اهمیت اول را داشته باشد.برای ترک بهترچند دقیقه ای باخودخلوت کنیدوفهرست ارزشهای خودرا بنویسیدودرآن اولویت بندی لازم را انجام دهید.

4-امکانات ومحدودیت ها : ممکن است فردی تصمیم داشته باشدادامه تحصیل دهدودراین کارمصمم هم باشداما امکانات لازم درآن روستا نباشدویا ممکن است علاقمندباشددریک زمینه هنری رشدکند.اما محدودیت های فرهنگی مانع انجام این تصمیم شود.

5-نیازوانگیزه : شدت نیازدرما انگیزه بیشتری برای تصمیم گیری ایجادمی کندوقتی ما بشدت گرسنه هستیم مصمم برای رفع این نیازحرکت می کنیم ووقتی احساس نیازشدیدی برای دانستن بکنیم به هردری می زنیم تا اطلاعات بیشتری درموردعلوم لازم بدست آوریم.

6-اطلاعات : وقتی ما آگاهی پیدا می کنیم که خوردن صبحانه درافزایش یادگیری ،کاهش خستگی،تأثیرداردوآگاهی پیدامی کنیم که صبحانه سوخت بدن را تأمین می کندوبدون آن ویا خوردن صبحانه همراه با اضطراب توانمندی ما را درطول روزکم می کندوقتی ازسبک غذا خوردن سالم واثرات میوه ،سبزی،انواع گوشت،حبوبات اگاهی پیدا کنیم تصمیم ما برای تغییرسبک تغذیه جدی ترمی شودوقتی بدانیم ورزش به ویژه دویدن منظم یک روش پیشگیری ودرمان درافسردگی است، فشارخون را تنظیم می کند،اعتمادبه نفس ویادگیری را افزایش می دهد،درانجام ورزش روزانه مصمم ترمی شویم.

سن :

مراحل رشد تأثیرمستقیمی درنوع تصمیم گیری ما دارد.تصمیم گیری برای یک جوان 20 ساله با یک فرد40 ساله تفاوتهای زیادی دارد زیرا که نیازها دراین سنین متفاوت هستند.

انواع تصمیم گیری :

انواع تصمیم گیری غیرمنطقی(غلط)ویک سبک تصمیم گیری منطقی وجوددارد.

الف : انواع تصمیم گیری غیرمنطقی :

 1-تصمیم گیری احساسی : این نوع تصمیم گیری مبتنی بریک خواست احساسی است وفردمعمولاً براساس یک تمایل درونی غذا می خورد.به تفریح می پردازندوتلویزیون نگاه می کند.درحالی که منطقاً می داندکارهای ضروری وواجبی داردکه بایدانجام دهد.بعنوان مثال درسرسفره غذا درحالی که می دانداین غذا برایش مناسب نیست یا به اندازه لازم غذا میل نموده است براساس یک تمایل درونی آن غذای غیرمناسب را میل نموده ویا غذای بیشتری مصرف می کند.روابط دختروپسرقبل ازازدواج نمونه دیگری ازتصمیم گیریهای احساسی است.این تصمیم گیری معمولاً لذا زودگذراما دردورنج دائم را دربرخواهدداشت.

2-تصمیم گیری تکانه ای : فردناگهان تصمیمی می گیردکه خودهم آگاهی واشراف کاملی ازآن نداردومعمولاً خودفردمی گویدنمی دانم چرا یکدفعه این تصمیم را گرفتم وغالباً هم ازتصمیم گیریهای خودزیان می بیندوپشیمان می شود.

3-تصمیم گیری اضطراری : گاهی اوقات ما درشرایطی قرارمی گیریم که آن شرایط آنقدرفشارزا است که می خواهیم ازاین فشار راحت شویم بعنوان مثال فشارانتخاب همسرازطرف والدین،بخصوص وقتی که حق انتخاب های متعددونظرات متفاوت وجود داشته باشدفردرا وادارمی کندبرای فرار ازاین فشاربدون ارزیابی دقیق یکی ازخواستگارهای خودبرگزیندومعمولاً پس ازآن پشیمان می شود دراین زمینه مراجعین متعددی به مراکزمشاوره مراجعه می کنندکه ازتصمیم درموردازدواج ،تحصیل یا یک موقعیت اقتصادی رنج می برند.

تصمیم گیری منطقی :

برخلاف سبکهای تصمیم گیری غیرمنطقی که نتیجه آن پشیمانی وافسوس وگاهی اضطراب وپرخاشگری است.وبدنبال این مواردافرادخودرا سرزنش می کنندسبک تصمیم گیری منطقی عامل پیشرفت است.افرادیکه سبک تصمیم گیری منطقی آنها بیشترازسبک های غیرمنطقی است افرادی هستندمعمولاً آرام وکم تنش .

علاوه براین وسایرعوامل عنوان شده قبلی که برتصمیم گیری تأثیرمی گذاردارزشهای فردعامل مهمی درتصمیم گیری است .هرچقدر ارزشهای یک فردغنی تروپایدارترباشدتصمیم گیری او به طرف منطقی بودن سوق داده می شود.مهارتهای خودآگاهی،همدلی نیزازمهمتریم مهارتهای هستندکه درسبک تصمیم گیری منطقی مؤثرهستند.

مراحل تصمیم گیری منطقی :

مرحله اول : مواجه شدن با تصمیم

اولین شرط یک تصمیم گیری منطقی دراین است که فردمحکم وقاطع درزمینه ای که گفته است ضروری است تصمیم مقتضی است. همین که فردبگویدمن درزمینه ترک سیگاربایدتصمیم جدی بگیرم یا مسئه ازدواج که مسئله مهمی است وبایددرموردآن تصمیم خودرا بگیرم.مفهموم مواجه شدن با تصمیم را می رساندچند دقیقه با خودخلوت کنیدمتوجه خواهیدشدکه افکارزیادی درذهن شما درجریان است.اما این افکارسرانجامی ندارد.بعنوان مثال :

-تعطیلات آخرهفته را با خانواده چگونه بگذرانم.

-ورزش وتحرک عامل سلامتی است من هم بعنوان یک کارمندبهداشتی بایدفکری به حال خودبکنم .

-این روش زندگی سرانجامی نداردبایددرموردان تصمیم بگیرم.

-نیازمندشغل بیرون هستم.

-و.....

همه اینها افکارماهستنداما وقتی یکی ازآنهارا مشخص کنیم وفکرمان را درموردش متمرکزکنیم وجنبه های مختلف آن را ارزیابی کنیم درمسیرتصمیم گیری منطقی افتاده ایم.مرحله مشخص کردن موضوع تصمیم مواجه شدن با تصمیم است که خودمستلزم سه ویژگی دیگراست.

1-بازبودن به اطلاعات داخلی : یعنی اینکه ما ازنیازها ،استعدادها،علائق،توانمندیهای جسمی وروانی،ارزشهای خودوموقعیت اقتصادی خود آگاهی داشته باشیم.

2-بازبودن به اطلاعات خارجی به این مفهوم است که اگرقراراست کالایی خریداری شودیا به مهمانی برویم یا درجلسه ای شرکت کنیم تا چه حداز آن کالا یا شرایط اطلاعات داریم.

3-واضح بودن تصمیم : یعنی دقیقاً بنویسیم که موضوع تصمیم ما چیست.

مثال : فکرکنیدکه فردا شب به یک مهمانی دعوت شده اید.

مرحله دوم : خلق تصمیم

درادامه مثال قبلی با توجه به اطلاعات درونی که لیست کرده ایم واطلاعات بیرونی حالا تصمیمهای مختلفی را خلق می کنیم که به این مرحله تصمیم سازی نیزگفته می شود.

1-می توانیم برنامه ریزی کنیم ودرساعت مقرردراین مهمانی شرکت نمائیم.

2-باتوجه به اطلاعات بدست آمده ومحدودیت وقت می توان با تأخیردراین میهمانی شرکت کردکه هم به کارهای شخصی ضروری برسیم وهم درمهمانی شرکت کنیم.

3-باتوجه به اینکه بچه ها امتحان دارندفقط شما وهمسرتان شرکت کنید.

4-تماس بگیریدوازاینکه نمی توانیدبه دلیل مشکلات شرکت کنیدعذرخواهی کنید.

5-برای مدت کوتاهی درمهمانی حاضرشویدسپس عذرخواهی ومهمانی را ترک کنید.

مرحله سوم :  ارزیابی تصمیم ها

دراین مرحله تصمیمهای ساخته شده را ارزیابی می کنیم ونتایج مثبت ومنفی هرتصمیم را با درنظرگرفتن ارزشها واهداف ونیزرعایت حقوق خودودیگران ثبت می کنیم.

مرحله چهارم : متعهدکردن خودبه یک تصمیم

ازبین تصمیمها با درنظرگرفتن پیامدها یک تصمیم را انتخاب می کنیم ودلایل انتخاب آن را نیزثبت می کنیم بعبارتی دراین مرحله یکباردیگرهماهنگی تصمیم با ارزشهای کلیدی ونتایج هرکدام ازتصمیمها وارسی میشودوواکنشهای احتمالی مثبت ومنفی موردارزیابی قرارمی گیردوبرای تصمیم انتخاب شده اجرای مناسب را پیش بینی می کند.بعنوان مثال تصمیم گرفته ایدکه با همسرتان به مهمانی برویدنتایج مثبت آن احترام به میزبان،ارزش انجام صله رحم،احساس نشاط وشادی ازدیدن اقوام ودوستان،پیشگیری ازبی نظمی درخواب فرزندان واختلال درروزتحصیلی دیگر و..... ونتایج منفی آن عدم مشارکت فرزندان ودیدن اقوام،احساس ناراحتی آنها و....

مرحله پنجم : طرح ریزی برای چگونگی اجرای تصمیم

مثال : حتماً برای رفتن به یک مهمانی ضرورت داردما ازقبل بدانیم که چگونه با چه کسانی با چه وسیله وچه ساعتی به این هدف می رسیم.مسلماً برای تصمیمهای متعدد درزندگی مثل انتخاب شغل،همسر،ادامه تحصیل،خریدمسکن و..... بایداین مراحل دقیق ثبت شود.

مرحله ششم : اجرای تصمیم است

دراین مرحله گاهی تعارضهایی برای انجام آن پیش می آیدکه غالباً پس ازاتخاذتصمیم بایدبی توجه بودودرضمن بازخوردهایی ازطرف دیگران به ما داده می شودکه بایدرعایت کرد.

مرحله هفتم : ارزشیابی اجرای تصمیم

ما غالباً حتی برای رفتن به مهمانی ساده ویا داشتن مهمان فرصتی را ایجادنمی کنیم که نقاط قوت وضعف این عملکردچیست.قطعاً چنین کاری ضرورت داردزیرا تجربیات خوبی را به ثبت می رساندکه درتصمیم گیریهای بعدی کمک خوبی خواهدبود.

یادآوری : ممکن است به ذهن شما بیایداگرقرارباشدبرای هرکارساده ای این مراحل را طی کنیم با کمبوددقت مواجه خواهیم شد.پاسخ این مطلب این است که اگراینکاررا با جدیت انجام دهیدخواهیددیدکه یک مدیریت زمان است.اغلب دهها بار این مراحل را نامنظم درذهن مرورمی کنیم ونهایتاً‌ممکن است تصمیم خوبی هم اتخاذنکنیم.امیداست با یادگیری این مهارت بیندیشیم خوب عمل کنیم و کمتر پشیمان شویم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
انجمن بهداشت پنج‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 18:22 http://www.healthexperts.ir/

اگر به وبتون سر زدی در انجمن عضو شوید
http://www.healthexperts.ir/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد